فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز

  • انجمن


  • قالب برای بلاگ بازی
    کد آهنگ

    matalebegaleb

    قالب وبلاگ

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    http://wwwmatalebegaleb.ParsiBlog.com
     

    هیچکس خستگی چشم هایم را

    از پشت پلک های سنگینم نمیبیند

    هیچکس حرف های نا گفته ی پشت

    لب هایم را نمی شنود

    لبخند هایم را باد برده است

    برده به جایی دور از شهر غم چهره ام

    به جایی دور...

    در شهر شادی!

    جایی که تمام لبخند های دنیا

    شب ها مهمانی بر پا میکنند

    در جایی دور مهمانی بر پا میکنند

    جایی دور از شهر غم

    شهری که در انجا

    شب با ناله های سردش

    دل شهر را می شکند

    این است شهر غم چهره ام

    شهری که هوایش ابریست

    و حتی باران هم

    شب هایش را

    ارام نمی کند


    [ سه شنبه 93/2/9 ] [ 9:15 عصر ] [ sahel ] [ نظرات () ]

    یکی عاشق عشقشه

    یکی عاشق خانوادشه
    یکی عاشق گل های توی باغچشه
    یکی عاشق خندیدن بچه هاشه
    یکی عاشق کارشه
    یکی عاشق ماه و ستاره هاست
    یکی عاشق غروب خورشید لب دریاست
    یکی عاشق صدای پرنده هاست
    یکی عاشق پیروزیه
    یکی عاشق پولاشه
    یکی عاشق خودشه
    یکی عاشق دل شکوندنه
    یکی عاشق زور گفتنه
    یکی عاشق تنهاییه
    یکی عاشق سکوته
    یکی عاشق زندگیشه
    و........
    اما یکی هم هست که عاشق خداشه
    و حاضره هر کاری که اون گفته رو
    انجام بده تا یه وقت از دستش ناراحت
    نشه.


    [ جمعه 93/1/29 ] [ 3:48 عصر ] [ sahel ] [ نظرات () ]

    پیچ و مهره ی قلبم شل شده بود داشتم در میان وسایل قدیمی ام دنبال چیزی میگشتم تا 

    پیچ هایش را سفت کنم اما ناگهان چشمم به عکس فراموش شده ای افتاد انرا در دستم

    گرفتم و نگاهش کردم  یک دفعه قلبم داخل ان عکس افتاد همان جایی که من و تو با هم لبخند میزدیم

    دقیقا همان جا میان من و تو...

    هر کاری میکنم قلبم از ان عکس بیرون نمی اید

    هر چه میگویم بیرون بیا گوشش بدهکار نیست

    دلش میخواهد همان جا بین من و تو باشد

    فقط باید خودت بیایی تا راضی شود

    من هر چه میگویم گوش نمیکند...


    [ چهارشنبه 93/1/20 ] [ 9:3 عصر ] [ sahel ] [ نظرات () ]

    ای کاش میتونستم برم یه جای دور یه جای خیلی خیلی دور

    جایی که فقط خودم باشم و خودم

    جایی که بتونم از ته دل با صدای بلند گریه کنم

    جایی که کسی نباشه هی بهم سرکوفت بزنه

    جایی که مجبور نباشم کارایی رو که دوست ندارم رو انجام بدم

    جایی که بتونم چشمای خیسمو رو هم بذارمو اروم بخوابم

    بخوابمو دیگه هیچ وقت از خواب بلند نشم

    بخوابمو خواب های خوب ببینم خواب های خیلی خوب...


    [ جمعه 93/1/15 ] [ 8:12 عصر ] [ sahel ] [ نظرات () ]

    سرگردان در شهر است.با اینکه قرار ملاقاتی دارد دیر از خواب بیدار میشود و وقتی هتل را ترک میکند می فهمد که پلیس اتوموبیلش را با جرثقیل برده دیر به قرارش میرسد.ناهار بیش از اندازه طول میکشد و به مبلغ جریمه اش می اندیشد. پول زیادی است.

    ناگهان به یاد اسکناسی می افتد که دیروز در خیابان پیدا کرده بود. بین ان اسکناس و حوادثی که در ان روز صبح بر سرش امده رابطه غریبی می بیند با خود می گوید: شاید این پول را از سر راه کسی برداشته ام که واقعا به ان نیاز داشته.احساس میکند باید از شر این اسکناس راحت شود و در همان لحظه چشمش به گدایی می افتد که در پیاده رو نشسته است .

    گدا میگوید : یک لحظه صبر کن من دنبال صدقه نیستم من یک شاعرم و میخواهم در ازای پول شعری برایتان بخوانم .

    سرگردان میگوید: خوب پس کوتاه باشد من عجله دارم .

    گدا میگوید : اگر هنوز زنده ای به خاطر ان است که هنوز به انجا که باید باشد نرسیده ای.

     

    (پائولوکوئیلو)


    [ جمعه 92/12/23 ] [ 11:13 صبح ] [ sahel ] [ نظرات () ]
    .: Weblog Themes By Iran Skin :.

    درباره وبلاگ

    توی قلبم یه دنیا غم دارم و یه دنیا شادی خیالی شاید اگر خیال هایم نبودند تا به حال صد بار مرده بودم دلم را به این خوش کرده ام که میشه تو این دنیا بی بهانه خندید......
    موضوعات وب
    آرشیو مطالب
    امکانات وب


    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدیدها: 14297